- در عدد اربعین چه حکمتی است که فقط برای امام حسین (ع) اربعین می گیرند و حتی برای پیغمبر ص) و بقیه ائمه ع هم نمی گیرند؟
- کسی که چهل روز کارهایش برای خدا باشد؛ برای خدا کار کند، بخوابد، بخورد ... خداوند چشمه های حکمت را از قلبش به زبانش جاری می کند.
- اخلاص کیمیای عجیبی است، هر کس کسب کند، خدا به او همه چیز می دهد.
- سینه انسان مخزن علوم الهی است، پس حکمت در آسمانها و زمین نیست!
- اگر کسی آرزوی لقای خدا دارد، باید عبادتش خالصانه باشد.
- لقاء مرگ نیست، به معنای دیدار و میقات است.
- پیغمبر (ص): برای هر پیغمبری میل و شهوتی است، شهوت و عشق و میل من نماز شب است.
- حضرت: مَثَل من با نماز مثل تشنه و گرسنه ای است که آب و غذا می رسد که سیر می شود، ولی من از نماز سیر نمی شوم.
- وقتی کسی قلب و مغز و عملش با هم یکی شد و نفاق هم نداشت، خدا حکمت های خوبی به او می دهد.
- اگر کسی می خواهد بداند که در او خیری هست یا نه، باید به قلبش نگاه کند ببیند اگر اهل طاعت، متدینین و قشر مذهبی را دوست دارد و از اهل معصیت و گناه بَدَش می آید، بداند اهل ترقی هست و خیری در او هست.
- خدایا، من صالحین را دوست دارم، اگر چه اهل آنها نیستم؛ از اهل معصیت بَدَم میاد اگر چه از آنها هستم.
- روایتی امیدوار کننده: حضرت موسی (ع) در کوه طور خطاب به خدا:
- یا اله العالمین، ندا آمد: لبیک
- یا اله مطیعین، ندا آمد: لبیک
- یا اله المحسنین، ندا آمد: لبیک
- یا اله العاصین، ندا آمد: لبیک، لبیک، لبیک (سه بار)
- از خدا سوال کرد چرا اینجا سه بار لبیک گفتی؟
- خدا فرمود: عارفان، مطیعان و ... به معرفت و اطاعت خود مغرور می شوند ولی گنه کاران به فضل و عنایت من تکیه می کنند.
- انسان گاهی با علمش و عملش ریا می کند و مشرک می شود؛ با رَد و قبولش مشرک می شود؛ گاهی با همه این ها هم می تواند موحد شود. کلید و رمز همه اینها معرفت الله است.
- اینکه آمده بعد از نمازها سوره حمد، آیت الکرسی، آیه شهدالله و ملک را بخوانید، چون در اینها مسائل اخلاص و توحید است.
- امام علی (ع): دنیا تمامش جهل است، مگر جایی که علم است؛ علم توحید، اخلاق، حلال و حرام خدا و ...
- علم حجت است، علمی که با عمل باشد؛ عمل همه اش ریا است، مگر با اخلاص باشد.
- از امام حسین (ع) سوال شد، حالتون چطور است؟ فرمود: صبح می کنم در حالی که خدایی دارم که بر من مسلط است، آتش و بهشت را مقابلم می بینم و مرگ هم مرا طلب می کند.
- امام به برادرش، محمد حنفیه می فرماید: گویا به دنیا نیامدم و دندان طمع دنیا را کشیدم؛ حسابگر قیامت به من خیره شده است؛ من هم در گروی اعمالم هستم.
- انسان اگر غفلت کند، همیشه از خدا طلب کار می شود و خدا را بدهکار می بیند.